دانشگاه شهید بهشتیمشاوره شغلی و سازمانی2008-16264420110220بررسی اثربخشی برنامه درسی کارآفرینی شاخه کاردانش آموزش متوسطه99125FAمحبوبه عارفیدانشگاه شهید بهشتیکوروش فتحی واجارگاهدانشگاه شهید بهشتیسعیده نساججهاد دانشگاهیJournal Article20150517در این پژوهش به بررسی اثربخشی برنامه درسی کارآفرینی از بعد دستیابی به اهداف و تعیین مطابقت روش های تدریس و ارزشیابی به کار گرفته شده با روش های پیشنهاد شده پرداخته شده است اثربخشی دوره های مذکور با استفاده از نظرسنجی و از طریق پرسشنامه 44 سوالی محقق ساخته مورد ارزیابی قرار میگیرد. جامعه مورد بررسی شامل 90 نفر از هنرآموزان (معلمان) درس کارآفرینی شاخه کاردانش می باشد که از میان این تعداد طبق جدول مورگان 73 نفر با استفاده از شیوه تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند و همچنین از تعداد 13595 نفر هنرجوی (دانش آموز) سال سوم شاخه کاردانش در 6 رشته (هنر، کامپیوتر، عمران، خیاطی، اموراداری و الکترونیک) طبق جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تعداد 418 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. اما در نهایت تعداد 49 پرسشنامه به دست آمده از جامعه هنرآموزان و 403 پرسشنامه به دست آمده از جامعه هنرجویان با استفاده از نرم افزار SPSS با آزمون های t تک نمونه ای، t مستقل و آزمون ANOVA مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست آمده از بررسی نظرات هنرآموزان و هنرجویان حاکی از آن است که این برنامه درسی از بعد دستیابی به اهداف (افزایش اطلاعات و مهارت های کارآفرینی در هنرجویان) اثربخش عمل کرده است. همچنین اظهارات هنر آموزان در مورد روش های تدریس مورد استفاده نشان دهنده مطابقت این روش ها با روش های پیشنهاد شده می باشد، در حالیکه اظهارات هنرجوین نشان دهنده آن است که میانگین روش های تدریس مورد استفاده در کلاس کمتر از حداقل میانگینی است که برای آن در نظر گرفته شده است. هنر آموزان و هنرجویان در مورد روشهای ارزیابی با روش پیشنهاد شده مطابقت دارد.https://jcoc.sbu.ac.ir/article_99125_3d9fc745b5fffc6e2269bb89b3b99b91.pdfدانشگاه شهید بهشتیمشاوره شغلی و سازمانی2008-16264420110220رابطه تیپ های شغلی-شخصیتی نوجوانان دبیرستانی با ترتیب تولد آنها و مقایسه تیپ ها در نوجوانان دختر و پسر99130FAمصطفی جعفریدانشگاه شهید بهشتیعلی جعفریدانشگاه شهید بهشتیالدوز السادات ابوترابیدانشگاه شهید بهشتیJournal Article20150517پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین تیپهای شغلی – شخصیتی با ترتیب تولد و جنسیت نوجوانان دبیرستانی، اجرا شد. به این منظور 380 نفر از نوجوانان دختر و پسر دبیرستان های منطقه یک تهران، که در سال تحصیلی 86-85 مشغول به تحصیل بودند به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، انتخاب شده و با آزمون های رغبت سنج شغلی- تحصیلی هالند و مشخصات دموگرافیک محقق ساخته، مورد ارزیابی قرار گرفتند. طرح پژوهش در مطالعه حاضر از نوع همبستگی و علّی- مقایسه ای بوده و داده های بدست آمده از آن، با استفاده از آزمون های آماری فریدمن، کراسکال والیس و U مان ویتنی، در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که در بعضی از تیپ ها، رابطه معناداری بین تیپ های شغلی- شخصیتی نوجوانان با ترتیب تولد آنها وجود داشت. بدین معنی که بعضی علایق و انتخاب های شغلی نوجوانان متأثر از ترتیب تولد و جایگاه آنها در خانواده است. همچنین نتایج مقایسه تیپ های شغلی- شخصیتی در نوجوانان دختر و پسر نشان داد که در تیپ های واقعیت گرایی، جستجوگرایی، هنری و متهورانه تفاوت معناداری در بین دو جنس وجود داشته، درحالیکه در تیپ های اجتماعی و قراردادی تفاوتی دیده نشد.https://jcoc.sbu.ac.ir/article_99130_e968a506c17b89bf087029ee76212601.pdfدانشگاه شهید بهشتیمشاوره شغلی و سازمانی2008-16264420110220رابطه بین پنج عامل اصلی شخصیت و فرسودگی شغلی در میان مشاوران99140FAشهناز محمدیدانشگاه تربیت معلمعلیرضا محمودنیادانشگاه تربیت معلمJournal Article20150517هدف این پژوهش بررسی پنج عامل اصلی شخصیت در رابطه با متغیرهای فرسودگی شغلی در میان مشاوران است. روش این پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی است جامعه آماری آن کلیه مشاوران مراکز مشاوره شهر تهران می باشد که از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده گردید. 100 آزمودنی به صورت تصادفی انتخاب شدند ابزار تحقیق شامل دو پرسشنامه می باشد: آزمون شخصیت (NEO) به وسیله گاستا و مک کری (1992) و پرسشنامه فرسودگی شغلی که توسط مسلش و جکسون (1981) ساخته شده است. برای بررسی رابطه بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان میدهد ضریب همبستگی مثبت بین متغیر فرسودگی شغلی خستگی عاطفی و متغیر صفت شخصیتی روان رنجور خویی وجود دارد. همچنین ضریب همبستگی منفی بین متغیر فرسودگی شغلی مسخ شخصیت و صفت شخصیتی سازگاری وجود دارد. یک ضریب همبستگی منفی بین متغیر فرسودگی شغلی عدم موفقیت فردی با صفت شخصیتی برون گرایی و صفت شخصیتی سازگاری وجود دارد. و یک ضریب همبستگی مثبت بین متغیر فرسودگی شغلی عدم موفقیت فردی با صفت شخصیتی روان رنجور خویی وجود دارد.https://jcoc.sbu.ac.ir/article_99140_f77d05db0daaad8d809a46e57229185f.pdfدانشگاه شهید بهشتیمشاوره شغلی و سازمانی2008-16264420110220اثر بخشی برنامه آماده سازی شغلی به روش گروهی بر هویت شغلی مغشوش دانشجویان دختر99147FAحسین کشاورز افشاردانشگاه شهید بهشتیابوالقاسم خوش کنشدانشگاه شهید بهشتیمهدی خاص محمدیدانشگاه شهید بهشتیزهرا جهانبخشیدانشگاه شهید بهشتیJournal Article20150517این پژوهش به منظور اثر بخشی برنامه آماده سازی شغلی به روش گروهی بر هویت شغلی مغشوش دانشجویان دختر انجام گرفت . جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دختر دانشگاه علامه طباطبائی تشکیل می داد. روش نمونه گیری داوطلبانه بود و11 نفر در گروه آزمایش و 11 نفر در گروه کنترل قرار گرفت. ابزار پژوهش پرسشنامه هویت شغلی دایلاس بود. این پژوهش یک طرح نیمه تجربی بود. در این پژوهش از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد برنامه آماده سازی شغلی به روش گروهی بر هویت شغلی مغشوش دانشجویان دختر در سطح 5% معنادار بوده است. همچنین برنامه آماده سازی شغلی به روش گروهی در سطح 05/0 باعث کاهش نمرات افراد در گروه آزمایش گردید وموجب تبدیل آن به هویت شغلی موفق گردید.https://jcoc.sbu.ac.ir/article_99147_24d673e8efad4280fe2edb83226b2657.pdfدانشگاه شهید بهشتیمشاوره شغلی و سازمانی2008-16264420110220تأثیر مشاوره شغلی به شیوه سازگاری شغلی دیویس بر کاهش خستگی عاطفی کارکنان زن دانشگاه آزاد اسلامی99155FAمنیژه احیا کنندهدانشگاه آزاد اسلامیJournal Article20150517هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر مشاوره شغلی به شیوه سازگاری شغلی دیویس برکاهش خستگی عاطفی کارکنان زن دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان بود. طرح تحقیق از نوع آزمایشی و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان زن دانشگاه در سال 1387بودند. برای انجام پژوهش 40 نفر از کارکنان زن که در پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش در مقیاس خستگی عاطفی نمره بالاتر از صدک 50 را کسب کرده بودند، به طور تصادفی طبقه ای انتخاب شدند، و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش به مدّت هشت جلسه 90 دقیقه ای در جلسات مشاوره گروهی که به سبک نظریه سازگاری دیویس اداره می شد، شرکت کردند. جلسه پیگیری (یک ماه بعد) انجام شد. پس از اتمام جلسات و همچنین جلسه پیگیری مجدداً پرسشنامه در مورد هر دو گروه اجرا شد. با استفاده از آزمون t مستقل و تحلیل کوواریانس یک راهه یافتههای پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که مشاوره شغلی به شیوه سازگاری شغلی دیویس موجب کاهش خستگی عاطفی کارکنان زن در دو مرحله پس آزمون و پیگیری می گردد.https://jcoc.sbu.ac.ir/article_99155_825d500adc1e5d02bfa71cccfd5ba4ba.pdfدانشگاه شهید بهشتیمشاوره شغلی و سازمانی2008-16264420110220رابطه بین سلامت روان و هوش هیجانی کارکنان بانک مسکن99162FAعلی اصغر اصغرنژاد فریددانشگاه علوم پزشکی ایرانشهران مرادیدانشگاه علوم پزشکی ایرانJournal Article20150517هدف این پژوهش بررسی سلامت روان و هوش هیجانی کارکنان بانک مسکن شهر تهران و همچنین بررسی رابطه سلامت روان کارکنان با جنسیت و وضعیت تأهل و سنوات خدمت و میزان تحصیلات و نوع شغل افراد میباشد. بدین منظور 384 نفر از کارکنان بانک مسکن شهر تهران که در بخشهای مختلف بانک مشغول خدمت بودند، براساس روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند و بوسیله ابزارهای پرسشنامه که شامل پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) و پرسشنامه هوش هیجانی بار- اون (EQI) بود، مورد ارزیابی قرارگرفتند. پس از جمعآوری نتایج و نمرهگذاری این پرسشنامهها به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی مانند فراوانی و درصد جهت پاسخگویی به سؤالات پژوهش و یافتن نتایج استفاده گردید. یافته ها حاکی از آن بود که میزان شیوع مشکلات روانشناختی در میان کارکنان بانک مسکن 9/10 درصد است که این میزان در کارمندان زن بیشتر از کارمندان مرد بود. بیشترین میزان شیوع مربوط به کارمندان تحویلدار و کمترین آن مربوط به کارمندان با سمتهای مدیریتی بود. همچنین مشخص شد که در کارمندان دارای تحصیلات پایین، میزان شیوع مشکلات روانشناختی بالاتر است. میزان شیوع در کارمندان متأهل و دارای سنوات خدمت بیشتر، بیش از کارمندان مجرد و دارای سنوات خدمت کمتر، بود. همچنین مشخص شد که 8/12 درصد کارکنان دارای هوش هیجانی خیلی پایین، 8/21 درصد دارای هوش هیجانی پایین، 5/38 درصد دارای هوش هیجانی متوسط، 6/17 درصد دارای هوش هیجانی بالا و 2/9 درصد دارای هوش هیجانی خیلی بالا میباشند. بطور کلی می توان نتایج این پژوهش را بصورت زیر خلاصه کرد: جنسیت و میزان تحصیلات و وضعیت تأهل و نوع کار و سنوات خدمات در کارکنان بانک مسکن متغیرهای مهم و اثرگذار بر سلامت روان آنان میباشد. همچنین تعداد کارکنان بانک مسکن که دارای هوش هیجانی متوسط میباشند بیش از سایرین میباشد؛ به عبارت دیگر اکثر کارکنان دارای هوش هیجانی متوسط می باشند.https://jcoc.sbu.ac.ir/article_99162_faa2e06827b0056114efbcb78bbf9134.pdf