هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین رهبری هوشمند (هوش فرهنگی، هوش عاطفی، هوش اجتماعی، هوش معنوی، هوش سازمانی) و بهداشت روانی دبیران مدارس با تعدیلگری مدیریت استرس شغلی (شیوههای سازگاری متمرکز بر مسأله، شیوههای سازگاری متمرکز بر هیجان و حمایت اجتماعی) است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه آماری پژوهش شامل تعداد 302 نفر از دبیران مدارس متوسطه دوم شهرخرمآباد بود که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای نسبی انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری عبارت از سه فرم پرسشنامه رهبری هوشمند، پرسشنامه سلامت روانی کامئو (1992) و پرسشنامه مدیریت استرس شغلی بود. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از روش معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که رهبری هوشمند با سلامت روانی دبیران مدارس رابطه معنیداری دارد؛ این رابطه بهویژه هنگامیکه متغیر تعدیلگر مدیرت استرس شغلی وارد معادله میشد از استحکام بیشتری برخوردار بود. بهعبارت دیگر هنگامیکه استرس شغلی مدیریت میشد؛ رابطه رهبری هوشمند با سلامت روانی دبیران افزایش بیشتری مییافت.